معنی 喊叫的
喊叫的
فریاد کشیدن، فریاد زدن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 喊叫的
喊叫地
喊叫地
بِه طُورِ فریادکُنان، فَریاد زَدَن
دیکشنری چینی به فارسی
吠叫的
吠叫的
زوزِه کِشیدَن، پارس کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
尖叫的
尖叫的
فَریاد زَنَندِه، فَریاد زَدَن، جیغ زَدَن
دیکشنری چینی به فارسی
嚎叫的
嚎叫的
زوزِه کِشیدَن
دیکشنری چینی به فارسی
喊叫
喊叫
فَریاد زَدَن، گِریِه کُن
دیکشنری چینی به فارسی