معنی 可操作的
可操作的
قابل اقدام، عملیّاتی، قابل کنترل، قابل عمل
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 可操作的
可制作的
可制作的
قابِلِ ساخت، رُمانس
دیکشنری چینی به فارسی
可操作性
可操作性
قابِلِیَت مانُور، قابِلیَّتِ عَمَلکَرد
دیکشنری چینی به فارسی
操作的
操作的
عَمَلیّاتی، دَستکاری
دیکشنری ژاپنی به فارسی
操作的
操作的
عَمَلیّاتی
دیکشنری چینی به فارسی