معنی 可假定的
可假定的
قابل فرض، فرضی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 可假定的
可假设的
可假设的
قابِلِ فَرض، فَرضی
دیکشنری چینی به فارسی
假定的
假定的
مُحتَمِل، فَرضی، مَفروض
دیکشنری چینی به فارسی