معنی 发酵的
发酵的
فرموده، تخمیر شده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 发酵的
发音的
发音的
تَلَفُّظ شُدِه، آوایی
دیکشنری چینی به فارسی
发霉的
发霉的
کَپَک زَدِه
دیکشنری چینی به فارسی
发达的
发达的
خوب تَوسِعَه یافتِه، تَوسِعَه یافتِه اَست
دیکشنری چینی به فارسی
发臭的
发臭的
بَدبُو
دیکشنری چینی به فارسی
发热的
发热的
تَب دار
دیکشنری چینی به فارسی
发炎的
发炎的
مُلتَهِب
دیکشنری چینی به فارسی
发抖的
发抖的
لَرزَنده، لَرزیدَن
دیکشنری چینی به فارسی
发光的
发光的
دِرَخشان، نُورَانی
دیکشنری چینی به فارسی
发酵
发酵
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری چینی به فارسی