معنی 压迫的
压迫的
سرکوبگر، ظالم
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 压迫的
脅迫的
脅迫的
تَهدِید آمیز، تَهدید کُنَندِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
压迫者
压迫者
ظالِم
دیکشنری چینی به فارسی
压迫地
压迫地
ظالِمانِه
دیکشنری چینی به فارسی
压碎的
压碎的
فِشُردِه، خُرد شُدِه
دیکشنری چینی به فارسی
压制的
压制的
سَرکوبگَر، سَرکوب شُدِه، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری چینی به فارسی
强迫的
强迫的
اِجباری، مَجبور شُد، پُر فِشار
دیکشنری چینی به فارسی
压迫
压迫
سِتَم کَردَن، ظُلم
دیکشنری چینی به فارسی