معنی 制度化
制度化
نهادی سازی، نهادینه شده است، نهادینه کردن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 制度化
制度化
制度化
نَهَادی سازی، نَهادینِه سازی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
年度化
年度化
سالانِه مُحاسِبِه کَردَن، سالانِه
دیکشنری چینی به فارسی