معنی 初步的
初步的
اوّلی، مقدّماتی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 初步的
初级的
初级的
جَوانتَر، جَوان
دیکشنری چینی به فارسی
初步地
初步地
بِه طُورِ مُقَدَّماتی، مُقَدَّماتی، بِه طُورِ اِبتِدایی
دیکشنری چینی به فارسی
进步的
进步的
پیشرَفتِه، مُتِرَقّی
دیکشنری چینی به فارسی