معنی 分散的
分散的
پراکنده، غیر متمرکز
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 分散的
分裂的
分裂的
تَفرَقِه اَفکَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
分散化
分散化
تَمَرکُززُدایی، عَدَمِ تَمَرکُز
دیکشنری ژاپنی به فارسی
分裂的
分裂的
تَقسیم شُدِه، تَقسیم شُدِه اَست، تَفرَقِه اَفکَن
دیکشنری چینی به فارسی
分类的
分类的
دَستِه بَندی شُدِه، طَبَقِه بَندی شُدِه اَست
دیکشنری چینی به فارسی
分离的
分离的
جُدا شُدِه، جُدا کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
分歧的
分歧的
مُتِفاوِت، واگَرا
دیکشنری چینی به فارسی
分数的
分数的
جُزئی، کَسری
دیکشنری چینی به فارسی
分散地
分散地
بِه طُورِ پَراکَندِه، پَراکَندِه شُدِه اَست
دیکشنری چینی به فارسی
分心的
分心的
حَواس پَرت، حَواس پَرتی، حَواس پَرت کُنَندِه
دیکشنری چینی به فارسی