معنی 冷漠的
冷漠的
دور از دیگران، بی تفاوت
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 冷漠的
冷静的
冷静的
بی اِحساس، آرام، آرامِش پَذیر
دیکشنری چینی به فارسی
冷酷的
冷酷的
بی رَحم، سَرد، بی اِحساس
دیکشنری چینی به فارسی
冷漠地
冷漠地
بِه طُورِ بی تَفاوُت، بی تَفاوُت، با خونسَردی، سَرد، بی عَلاقِه
دیکشنری چینی به فارسی
冷冻的
冷冻的
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری چینی به فارسی
冷的
冷的
سَرد
دیکشنری چینی به فارسی
冷漠
冷漠
کِنارِه گیری، بی تَفاوُت، بی تَفاوُتی، سَرما، بی اِحساسی، بی اِعتِنایی
دیکشنری چینی به فارسی