معنی 冰冷地
冰冷地
یخ زده، سرد، به طور یخ زده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 冰冷地
冰川地
冰川地
بِه طُورِ یَخچالی، زَمین یَخچالی
دیکشنری چینی به فارسی
冰冻地
冰冻地
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری چینی به فارسی
冰冷的
冰冷的
یَخِی، سَرد
دیکشنری چینی به فارسی
寒冷地
寒冷地
سَرد
دیکشنری چینی به فارسی
冰冷
冰冷
یَخ بَندی، سَرد
دیکشنری چینی به فارسی