معنی 典型性
典型性
معمولیت، معمولی بودن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 典型性
典型性
典型性
مَعمولِیَت، مَعمولی بودَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
典型的
典型的
مِثال زَدَنی، مَعمولی، نِمونِه وار
دیکشنری چینی به فارسی
典型地
典型地
بِه طُورِ کامِل، بِه طُورِ مَعمول
دیکشنری چینی به فارسی