معنی 停止
停止
متوقّف کردن، توقّف، ایستادن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 停止
停止
停止
تَوَقُّف، تَوَقُّف کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی