معنی 使忙碌
使忙碌
مشغول کردن، مشغول نگه داشتن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 使忙碌
忙碌
忙碌
شُلوغی کَردَن، مَشغول، تَلاش کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی