معنی 使喜爱
使喜爱
محبوب کردن، دوست داشتن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 使喜爱
喜爱
喜爱
مَحَبَّت، مُورِدِ عَلاقِه
دیکشنری چینی به فارسی