معنی 使不快
使不快
ناخشنود کردن، نارضایتی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 使不快
使不朽
使不朽
جاودانِه کَردَن، جاودانِه ساختَن
دیکشنری چینی به فارسی
使不悦
使不悦
ناراحَت کَردَن، نارِضایَتی
دیکشنری چینی به فارسی
使不安
使不安
آشُفتِه کَردَن، ناراحَت کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
不快
不快
نامَطلوبی، ناخُوشایَند، بی مِیلی، زِشت رویی
دیکشنری ژاپنی به فارسی