معنی 传统的
传统的
متداول، سنّتی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 传统的
反传统的
反传统的
شِکَستَن سُنَّت ها، ضِدِّ سُنَّتی
دیکشنری چینی به فارسی
总统的
总统的
ریاسَت جُمهوری
دیکشنری چینی به فارسی
非传统的
非传统的
غَیرِ عادی، غِیرِ مُتِعارِف، غِیرِسُنَّتی
دیکشنری چینی به فارسی
传说的
传说的
اُسطورِه ای، اَفسانِه ای
دیکشنری چینی به فارسی
传记的
传记的
زِندِگی نامِه ای، بیوُگِرافی
دیکشنری چینی به فارسی
传统性
传统性
مَرسوم بودَن، سُنَّتی بودَن
دیکشنری چینی به فارسی
传统地
传统地
بِه طُورِ مَرسوم، بِه طُورِ سُنَّتی
دیکشنری چینی به فارسی
传染的
传染的
مُسری
دیکشنری چینی به فارسی
传播的
传播的
قابِلِ اِنتِقال، مُنتَشِر شُدِه اَست، اِرتِباطی
دیکشنری چینی به فارسی