معنی 不可能的
不可能的
غیرممکن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 不可能的
不可能性
不可能性
غَیرِمُمکِن بودَن، غَیرِمُمکِن، غِیرِعَمَلی بودَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
不可能に
不可能に
بِه طُورِ غَیرِمُمکِن، غِیرِ مُمکِن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
不可能な
不可能な
غَیرِمُمکِن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
不可逆的
不可逆的
غِیرِقابِلِ بازگَشت، غِیرِ قابِلِ بَرگَشت
دیکشنری چینی به فارسی
不可行的
不可行的
غِیرِقابِلِ اِجرا، قابِلِ اِجرا نیست
دیکشنری چینی به فارسی
不可能性
不可能性
غَیرِمُمکِن بودَن، عَدَمِ اِمکان، بَعید بودَن
دیکشنری چینی به فارسی
不可能地
不可能地
بِه طُورِ غَیرِمُمکِن، غَیرِمُمکِن اَست
دیکشنری چینی به فارسی
不可取的
不可取的
غِیرِمُفید، نامَطلوب
دیکشنری چینی به فارسی
不可信的
不可信的
غِیرِقابِلِ اِعتِماد
دیکشنری چینی به فارسی