معنی 一致性
一致性
هماهنگی، قوام، تطابق، تناسب، یکسانی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 一致性
一体性
一体性
یِکپارچِگی، وَحدَت
دیکشنری ژاپنی به فارسی
一貫性
一貫性
هَماهَنگی، قَوام، تَنَاسُب، تَطَابُق
دیکشنری ژاپنی به فارسی
一般性
一般性
عُمومِیَت
دیکشنری ژاپنی به فارسی
一般性
一般性
عُمومِیَت، عُمومی
دیکشنری چینی به فارسی
一致的
一致的
مُنسَجِم، سازِگار، هَم خوٰان، ثابِت قَدَم، اِتِّفاق نَظَر، یِکسان
دیکشنری چینی به فارسی
一致地
一致地
بِه طُورِ هَماهَنگ، بِه طُورِ مُداوِم، با سازِگاری، بِه طُورِ یِکسان
دیکشنری چینی به فارسی
一次性
一次性
یِکبار مَصرَف
دیکشنری چینی به فارسی
一体性
一体性
یِکپارچِگی، یِگانِگی
دیکشنری چینی به فارسی
一致
一致
هَمزَمان بودَن، سازِگار
دیکشنری چینی به فارسی