ترجمه ہولناکی به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با ہولناکی
هوسناکی
- هوسناکی
- هوس داری: چون پیرشدی حافظ، از میکده بیرون آی رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
شوخناکی
- شوخناکی
- انتسابی است به شوخناک، قریه ای از قراء سمرقند، از آنجاست ابوبکر احمد بن خلف راوی، (از انساب سمعانی ورق 340)
لغت نامه دهخدا
شوخناکی
- شوخناکی
- حالت و چگونگی شوخناک، رجوع به شوخناک شود
لغت نامه دهخدا
میلناکی
- میلناکی
- حالت و چگونگی میلناک:
هر دود کز این مغاک خیزد
تا یک دو سه نیزه برستیزد
وآنگه به طریق میلناکی
گردد به طواف دیر خاکی.
نظامی (لیلی و مجنون ص 22)
لغت نامه دهخدا