ترجمه ہوش مند به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با ہوش مند
گوش بند
- گوش بند
- آلت بستن گوش رفاده و عصابه ای که بر گوش بندند، آنچه آویزه گوش کنند: بخواهش چنان خواست آن هوشمند ز پندش دهد حلقه گوش بند. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
گوشتمند
- گوشتمند
- دارای گوشت، فربه چاق گوشتالو، دارای جسم پیکردار مجسم: و کلمه گوشتمند شد و اندر ما حلول کرد
فرهنگ لغت هوشیار
نوش خند
- نوش خند
- تبسم شکر خند: مقابل نیشخند: (چون گل شکفته باش درین انجمن که صبح تسخیر کرد روی زمین را بنوشخند) (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار