جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وفاقی

آفاقی

آفاقی
کرانی بیرونی منسوب به آفاق مربوط بافاق بیرونی خارجی. یا سیر آفاقی (تصوف) دیدن جهان سیر در بیرون نفس مقابل سیرانفسی
فرهنگ لغت هوشیار

وثاقی

وثاقی
از ترکی تاژیا غلامی که باغلامان دیگر در حجره هایی متصل بسرای سلطنتی منزل داشت و آنان را (وثاقیان) مینامیدند (غزنویان) : (و سلطان باوی (حاجب) (علی قریب) خالی کرد چنانکه آنجا منکیتراک حاجب بود و بوسهل زوزنی و طاهر دبیر و عراقی دبیر ایستاده و بدر حاجب سرای ایستاده و سلاح دارا گرد تخت و غلامی صد وثاقیان)
فرهنگ لغت هوشیار

آفاقی

آفاقی
منسوب به آفاق،
- سیر آفاقی، در اصطلاح صوفیه و ارباب سلوک، دیدن جهان، سیر در بیرون نفس، مقابل سیر انفسی وخارجی، متخذ از این آیت قرآن: سنریهم آیاتنا فی الاَّفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق ّ، (53/41)،
، (اصطلاح فقه) افقی، آنکه در بیش از شانزده فرسنگی خانه اقامت دارد و او مکلف به گزاردن حج ّ تمتع است
لغت نامه دهخدا