معنی وسیع کرنا
وسیع کرنا
گسترش دادن، گسترده شدن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با وسیع کرنا
توسیع کرنا
توسیع کرنا
تَمدِید کَردَن، بَرایِ تَمدِید
دیکشنری اردو به فارسی
وسیع کردن
وسیع کردن
گشاد کردن پهن کردن فراخ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سیٹ کرنا
سیٹ کرنا
تَنظِیم کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی