ترجمه واپس کرنا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با واپس کرنا
واپس کردن
- واپس کردن
- در عقب گذاشتن. پس پشت افکندن. اتباع. (تاج المصادر بیهقی) : و گفت (شیخ ابوالحسن خرقانی) از خویشتن بگذشتی صراط واپس کردی. (از تذکرهالاولیاء شیخ عطار)
لغت نامه دهخدا