نئی. نینواز. (آنندراج). نی زن. (ناظم الاطباء). قصاب. قاصب. (منتهی الارب). زمار. زامر: کبک ناقوس زن و شارک سنتورزن است فاخته نای زن و بط شده طنبورزنا. منوچهری. غراب بین که نای زن شده ست و من ستُه شدم ز استماع نای او. منوچهری. تو را شاید آن گلرخ سیم تن که هم پایکوب است و هم نای زن. اسدی (از آنندراج)
دهی است از بخش سومار شهرستان قصرشیرین. در 5هزارگزی جنوب غربی سومار و 3هزارگزی مرز ایران و عراق برکنار رود خانه کنگیر، در دشت گرمسیری واقع است و 140 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه کنگیر، محصولش غلات و لبنیات و برنج و مختصری حبوبات و پنبه و ذرت و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)