معنی نفاست
نفاست
ظرافت، پیچیدگی
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با نفاست
نفاست
نفاست
نفیس بودن، گران مایه شدن، خوبی، پسندیدگی، گران مایگی
فرهنگ فارسی عمید
نفاست
نفاست
گرانمایه شدن، نفیس شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نفاست
نفاست
خوبی، لطافت، گران مایه بودن، گران بها شدن
فرهنگ فارسی معین
نفاست
نفاست
ارزشمندی، گرانمایگی، مرغوبیت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نجاست
نجاست
هر چیز نجس، کنایه از پلیدی، ناپاکی
فرهنگ فارسی عمید
نجاست
نجاست
پلیدی، ناپاکی، خبث، فضله انسان و دیگر حیوانات غیر از ستور غایط
فرهنگ لغت هوشیار
نفاسه
نفاسه
نفاست در فارسی در تازی زفتی کردن، آز ورزیدن، در فارسی گرانمایگی
فرهنگ لغت هوشیار
نجاست
نجاست
پلیدی، ناپاکی، فضله انسان یا حیوان
فرهنگ فارسی معین
نجاست
نجاست
Defilement
دیکشنری فارسی به انگلیسی