معنی ناقابل بیان
ناقابل بیان
غیرقابل توصیف، غیر قابل وصف، بی زبان
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با ناقابل بیان
متقابل بیان
متقابل بیان
بَیانیِه مُخالِف، بَیانیِه مُتِقابِل
دیکشنری اردو به فارسی