جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با موڑنا

جوڑنا

جوڑنا
اِتِّحاد دادَن، بَرایِ اِتِّصال، بَستِه شُدَن، اِتِّصال دادَن، پِیوَند دادَن، جُفت کَردَن، رَبط کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی

موانا

موانا
دهی است از دهستان ترگور بخش سلواناشهرستان ارومیه در نوزده هزارگزی شمال باختری سلوانا با 620 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

موچنا

موچنا
موی چینه. موچینه. ملقاط. منقاش. موچنه. (یادداشت مؤلف). و رجوع به موچینه شود
لغت نامه دهخدا

مومنا

مومنا
از مردم گناباد و از شعرای قرن یازدهم هجری و گویا برادر شیخ ملامحمد فارسی است. کمال خلق و مهربانی داشته. به هند رفته و از آنجا سه بار به زیارت کعبه مشرف شده است. رباعی زیر از اوست:
مؤمن ! آنان که خوب می خوانندت
احوال درون بد نمی دانندت
عمری بودی چنانچه خود می دانی
یک چند چنان بزی که می دانندت.
(از تذکرۀ نصرآبادی ص 311)
لغت نامه دهخدا