منسوخی منسوخی ابطال و نسخ و متروکی و موقوفی. (ناظم الاطباء). زایل کردگی. نسخ کردگی: بوحنیفه گرچه بود اندر شریعت مقتدا کس نشست از آب منسوخی سخنهای زفر. سنائی لغت نامه دهخدا
منسوخه منسوخه تأنیث منسوخ. رجوع به منسوخ شود. - آیه منسوخه، آیه ای از قرآن مجید که بواسطۀ نزول آیۀ دیگری حکم آن زایل شده باشد. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
منسوخ منسوخ هیچیده بر افتاده از میان رفته نیست کرده شده از بین برده، باطل کرده شده نسخ گردیده، (اصول) رفع حکم ثابت قبلی است بواسطه حکمی دیگر که وارد بر آن میشود (دستور ج 3 ص 356)، بعقیده اهل تناسخ روحی که پس از مردن جسمی داخل جسم دیگر شود فرهنگ لغت هوشیار