منتظم بودن. مرتب و بسامان بودن: چشم بد دور که بس منتظم است آن دولت آری آن دولت را منتظمی معهود است. انوری (دیوان چ مدرس رضوی ص 56). رجوع به مُنتَظِم شود
متمم بودن. رجوع به متمم شود. - اصل متممیت، مضمونی است که در ’مکانیک کوانتائی’ نیلز بور وارد شده است. برطبق این، حقایق مربوط به منظومه های اتمی را که به وسیلۀ آزمایشهای مختلف بدست آمده نمی توان به وسیلۀ یک مدل تنها تفسیر کرد بلکه مدل ذره ای و مدل موجی هر دو را باید در نظر گرفت و یکی از این دو مکمل دیگری است. (فرهنگ اصطلاحات علمی)