جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مقابلہ

مقابله

مقابله
روبارو شدن، دو چیز را با هم برابر کردن، رو به رو کردن، در ادبیات در فن بدیع نوعی تضاد که ما بین اجزای دو جمله یا دو مصراع کلماتی ضد یکدیگر باشد مانندِ این شعر، برای مِثال سیاه زنگی هرگز شود سفید به آب / سفید رومی هرگز شود سیاه به دود (سعدی۱ - ۴۳۱)
مقابله
فرهنگ فارسی عمید

مقابلت

مقابلت
مقابله: (مضارعت مشابهت و مقابلت راست) (المعجم. مد. چا. 54: 1)
مقابلت
فرهنگ لغت هوشیار

مقابله

مقابله
دو چیز را با هم برابر کردن، تلافی کردن، مقایسه کردن نسخه های یک متن با یکدیگر، به مثل رفتار همسان در پاسخ به رفتار دیگری
مقابله
فرهنگ فارسی معین