ترجمه مضبوط کرنا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با مضبوط کرنا
مضبوط کردن
- مضبوط کردن
- مضبوط داشتن بنگرید به مضبوط داشتن (مصدد) مضبوط داشتن: جناح معدلت بر سر جهانیان مبسوط گردانیده واطراف ممالک خراسان وعراق را مضبوط کرده
فرهنگ لغت هوشیار