ترجمه مشکل سے به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با مشکل سے
مشک سا
- مشک سا
- آنکه مشک بساید، کنایه از خوش بو، معطر، برای مِثال تاب بنفشه می دهد طرۀ مشک سای تو / پردۀ غنچه می درد خندۀ دلگشای تو (حافظ - ۸۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
مشک سا
- مشک سا
- مانند مشک. (ناظم الاطباء). مشک سای. و رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا