ازاحیف ازاحیف جمع زحاف و ازحاف جمع ال، جمع زحف. دور شدن از اصل و فرو افتادن تیر از نشانه، تغییرها و دگرگونیهایی را گویند که آوردن آنها را در اصول بحرها روا میدانند مث تبدیل (مفاعیلن) به (مفاعیل) و (مفاعلن) فرهنگ لغت هوشیار
مداحین مداحین جمع مداح، سونگران جمع مداح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) فرهنگ لغت هوشیار
مزامیر مزامیر جمع مزمار، نای ها، نایسرودها جمع مزمار: نیهای نوازندگی، سرودها و اشعاری که بانی نواخته شود فرهنگ لغت هوشیار