معنی مذمت کرنا
مذمت کرنا
مذمّت کردن، محکوم کردن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با مذمت کرنا
مرمت کرنا
مرمت کرنا
اِصلاح کَردَن، بَرایِ تَعمیر، تَرمیم کَردَن، وَصلِه زَدَن
دیکشنری اردو به فارسی
مذمت کردن
مذمت کردن
نکوهیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
مذمت کردن
مذمت کردن
Deprecate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مذمت کردن
مذمت کردن
depreciar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مذمت کردن
مذمت کردن
missbilligen
دیکشنری فارسی به آلمانی
مذمت کردن
مذمت کردن
potępiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
مذمت کردن
مذمت کردن
осуждать
دیکشنری فارسی به روسی
مذمت کردن
مذمت کردن
зневажати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مذمت کردن
مذمت کردن
afkeuren
دیکشنری فارسی به هلندی