جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با محنت طلب

محنت صعب

محنت صعب
آذرنگ ز فرزند بر جان وتنت آذرنگ - تو از مهر او روز و شب چون نهنگ (ابو شکور) تا کی ام از چرخ رسد آذرنگ - تا کی از این گونه چون با درنگ (مسعود سعد سلمان)
فرهنگ لغت هوشیار

محال طلب

محال طلب
آنکه کارهای ناشدنی و دشوار یا امور ناصواب بجوید: اتفاق افتاد که او با زنی دراززبان کاهل محال طلب درمانده بود و او را طلاق داد. (تاریخ بیهق)
لغت نامه دهخدا