جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مٹیالا

مخیاله

مخیاله
ابری که آن را بارنده پندارند. (ناظم الاطباء) (از جانسون)
لغت نامه دهخدا

مبالا

مبالا
فکر کردن در امری اندیشیدن، اهتمام کردن، یا بی مبالات. بدون تفکر بی اندیشه: و از اقدام بی تحاشی آن قوم بر قصد ولایت چنو پادشاهی قادر و قاهر و اقتحام بی مبالات آن جماعت در غمار دیار... شکسته شد، بی قید و بند سهل انگار: ... هنرمند خوبی است لیکن در کارهایش کمی بی مبالاتی است
فرهنگ لغت هوشیار

مغیلا

مغیلا
مجموعه ای که هر چند گاه بطور مرتب منتشر شود و شامل مقالات در موضوعی واحد یا در موضوعات مختلف باشد، یا مجله هفتگی. مجله ای که در هر هفته یک بار منتشر شود. یا مجله ماهانه (ماهیانه)، مجله ای که در هر ماه یک بار انتشار یابد. یا مجله ماهانه (ماهیانه)، مجله ای که در هر ماه یک بار انتشار یابد. یا مجله سه ماهه. مجله ای که در هر سه ماه یک بار منتشر گردد. یا مجله چهار ماهه. مجله ای که در هر چهار ماه یک بار انتشار یابد
فرهنگ لغت هوشیار

مکیال

مکیال
پیمانه، ظرفی که با آن چیزی از مایعات یا غلات را اندازه بگیرند، ساغر، پیاله، قدح شراب خوری، جام شراب، در تصوف چیزی که در آن انوار غیبی را مشاهده کنند، دل عارف، ظرفی که با آن مایعات را وزن کنند مثلاً پیمانهٴ نفت
مکیال
فرهنگ فارسی عمید

مسیلا

مسیلا
مسیله. شهری است به مغرب از ابنیۀ فاطمیان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

مزیال

مزیال
مرد زیرک پاکیزه خوی. مِزْیَل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، آمیزندۀ امور. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). راتق و فاتق. (اقرب الموارد). و رجوع به مزیل شود
لغت نامه دهخدا