جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مارکیٹر

مارکیوا

مارکیوا
گیاهی با ساقه های بلند، گل های سرخ و میوه ای مانند فندق
مارکیوا
فرهنگ فارسی عمید

مارپیکر

مارپیکر
آنچه بشکل و هیئت مار باشد، آنچه که نقش مار برآن باشد، یاماردرفش. درفشی که بر پارچه آن نقش مارمنقوش باشد، شب، آسمان
فرهنگ لغت هوشیار

مارپیکر

مارپیکر
که پیکری چون مار دارد. به شکل و هیئت مار:
خامۀ مارپیکرش باد رقیب گنج دین
مهره و زهره در سرش درد دوای ایزدی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

مارکیوا

مارکیوا
اسم فارسی و ’نارکیوا’ نیز نامند، نبات او شبیه به درخت و در کنار آبها و زمین سخت می روید و شاخه های او بسیار و تا بقدر پنج ذرع و دیرشکن و برگش کوچکتر از برگ زیتون و نرم و گلش سرخ و شبیه به گل شب بوی و ثمرش در میان برگها و مانندفندق و مایل به سیاهی و در جوف آن دانۀ سیاه و بسیار نرم و قسمی از فلفل الماء است و چون کرسنه و بسیله و سایر حبوب را در آن جوشانیده خشک کنند طعم او رااز فلفل تمیز نمیتوانند کرد، (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا

مارگیر

مارگیر
کسی که مارهای زنده را صید می کند، کسی که با معرکه گیری و نشان دادن مار به مردم پول جمع می کند
مارگیر
فرهنگ فارسی عمید

مارکیز

مارکیز
عنوان اشرافی زنانه در بعضی از کشورهای اروپا، همسر مارکی
مارکیز
فرهنگ فارسی عمید