معنی مَحجُوزٌ
مَحجُوزٌ
محدود، موجود است
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با مَحجُوزٌ
مَحجُوز
مَحجُوز
مَحدود، رِزرو شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَحجُوب
مَحجُوب
مَخفی، مَسدود شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی