معنی لاڈ دینا
لاڈ دینا
لوس کردن، متنعّم کردن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با لاڈ دینا
جلا دینا
جلا دینا
سوزاندَن، سوختَن
دیکشنری اردو به فارسی
الٹ دینا
الٹ دینا
سَرنِگون کَردَن، مَعکوس
دیکشنری اردو به فارسی
داد دینا
داد دینا
تَشوِیق کَردَن، سِتایِش کُن
دیکشنری اردو به فارسی
مار دینا
مار دینا
با ضَربِه کُشتَن، کُشتَن
دیکشنری اردو به فارسی
لقب دینا
لقب دینا
لَقَب دادَن، بَرایِ دادَن عُنوان
دیکشنری اردو به فارسی
لالچ دینا
لالچ دینا
فَریفتَن، وَسوَسِه کَردَن، طُعمِه گُذاشتَن
دیکشنری اردو به فارسی
شاک دینا
شاک دینا
شُوک وارِد کَردَن، شُوک
دیکشنری اردو به فارسی
نام دینا
نام دینا
نامگُذاری کَردَن، نامگُذاری، نام گُذاشتَن
دیکشنری اردو به فارسی
ملا دینا
ملا دینا
تَرکیب کَردَن، مَخلوط کَردَن، بِه هَم ریختَن
دیکشنری اردو به فارسی