جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گوشہ نشینی

گوشه نشین

گوشه نشین
آنکه در گوشه ای بنشیند، کنایه از گوشه گیر، منزوی
گوشه نشین
فرهنگ فارسی عمید

گوشه نشین

گوشه نشین
آنکه در گوشه نشیند کناره نشین کرانه نشین، گوشه گیر گوشه گزین: و بگوشه نشینان هر ولایت و مشایخ هر ناحیت و سبل بادیه حج و مساکین حرمین فرستاده
فرهنگ لغت هوشیار

خوش نشینی

خوش نشینی
حالت و عمل خوش نشین. (یادداشت مؤلف) ، محافظ دولتی که از برای وی اراضی معین شده باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا