جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گروہ بندی

گروه بندی

گروه بندی
به دسته دسته تقسیم کردن، به دسته ها تقسیم کردن واحدهای نظامی را
لغت نامه دهخدا

گاو بندی

گاو بندی
عمل گاوبند، گردآوری ثروت از ممری (غالبا غیر مشروع)، بند و بست، حقی که در ملک دیگری بدست آرند و بموجب آن توانند بنفع خود مقداری از اراضی آنرا همه ساله زراعت کنند و بهره بر دارند و این عمل با اجازه مالک اصلی صورت گیرد
فرهنگ لغت هوشیار

گاو بندی

گاو بندی
عمل گاو بند، کنایه از بند وبست برای به دست آوردن ثروت از ممری
گاو بندی
فرهنگ فارسی عمید

گرگ بندی

گرگ بندی
مؤلف آنندراج از خیرالمدققین آرد: گرگ بندی آن است که چون آدمی در میان هفت گرگ واقع شود بنوعی احاطه اش میکنند که هرچند دلاور هم باشد از دست آنها رهایی نمیتواند یافت چه هرگاه متوجه بدفع یکی میشود آن بقیه بر او بتازند، چون بدیگری از آنها رونهد تتمه بر او مسلط شوند تا آنکه او را هلاک گردانند و در عرف هند این را ساتاردهن گویند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا