معنی گرنا گرنا فروری کردن، سقوط کردن، افتادن، زمین خوردن، به زمین افتادن، افت کردن فَروَری کَردَن، سُقوط کَردَن، اُفتادَن، زَمین خُوردَن، بِه زَمین اُفتادَن، اُفت کَردَن دیکشنری اردو به فارسی