ترجمه کھلنا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با کھلنا
کھیلنا
- کھیلنا
- دَستکاری کَردَن، بازی کَردَن، سَرگَرم کَردَن، بِه بازی کَردَن، وَرزِش کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
کھولنا
- کھولنا
- باز کَردَن، بَرایِ باز کَردَن، خَشمگین شُدَن، باز کَردَن قُفل، باز کَردَن بَستِه بَندی، باز کَردَن رول ها، باز کَردَن گِرِه ها
دیکشنری اردو به فارسی