ترجمه کھل کر به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با کھل کر
چھپ کر
- چھپ کر
- بِه شِکلِ پِنهانی، مَخفیانِه، پِنهانی، با دُزدی و حیلِه، بِه طُورِ مَخفیانِه
دیکشنری اردو به فارسی
کل کرد
- کل کرد
- دهی از دهستان تمین است که در بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
کل کور
- کل کور
- کنایه از: دوست ناباب، آدم بی سر و پا، جامع عیوب جسمی شدن، کاملا بدبخت
فرهنگ گویش مازندرانی