ترجمه کھانا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با کھانا
کیانا
- کیانا
- طبیعت، برای مِثال همه آزادگی و همت تو / قهر کرده ست مر کیانا را (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۲)، هر یک از عناصر چهارگانه
فرهنگ فارسی عمید
کیانا
- کیانا
- سریانی سرشت طبیعت: همه آزادگی همت تو قهر کرده است مر کیانا را. (خسروی) توضیح در فرهنگها بمعنی طبایع گرفته اند
فرهنگ لغت هوشیار