جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کم تر

کم پر

کم پر
آنچه دارای پر اندک باشد، گلها یی که دارای گل برگها کمی هستند و در مقابل نژاد هایی از همانگونه گیاه خود قرار دارند که گلها یشان بر اثر تربیت دارای گلبرگها بسیار شده اند مقابل پرپر
فرهنگ لغت هوشیار

کماتر

کماتر
مرد سطبر. کُمتُر. (منتهی الارب). ضخم. (اقرب الموارد). مرد سطبر. (آنندراج). مرد ستبر. (ناظم الاطباء) ، کوتاه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). قصیر. (اقرب الموارد) ، درشت سخت اندام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

کم لر

کم لر
دهی از دهستان قشلاقات است که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 101 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

کم سر

کم سر
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن است و 243 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

کمتر

کمتر
به مقدار یا تعداد اندک تر از دیگری، کنایه از کوچک ترین، اندک ترین مثلاً کمتر توجهی به من نکرد، کنایه از بی ارزش تر، پست تر، به ندرت
کمتر
فرهنگ فارسی عمید