معنی قے آنا
قے آنا
استفراغ کردن، استفراغ
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با قے آنا
بو آنا
بو آنا
بوییدَن
دیکشنری اردو به فارسی
نقص آنا
نقص آنا
نَقص پِیدا کَردَن، نَقص
دیکشنری اردو به فارسی
قے آور
قے آور
تَهَوُّع آوَر، اِستِفراغ کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
قا آن
قا آن
مغولی شاهنشاه
فرهنگ لغت هوشیار