جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قریب بین

غراب بین

غراب بین
نوعی کلاغ که صدای آن را نحس و شوم می دانستند، غُرابِ البَین
غراب بین
فرهنگ فارسی عمید

غراب بین

غراب بین
غراب البین. رجوع به غراب البین شود:
فغان از این غراب بین و وای او
که در نوا فکندمان نوای او.
منوچهری.
غراب بین نیست جز پیمبری
که مستجاب زود شد دعای او.
منوچهری.
غراب بین نای زن شده ست از آن
سته شدم ز استماع نای او.
منوچهری
لغت نامه دهخدا

عیب بین

عیب بین
کسی که عیب ها و بدی های دیگران را می بیند و آشکار می سازد
عیب بین
فرهنگ فارسی عمید

غیب بین

غیب بین
اختری (فالگیر) نهان بین نهان گشای بیننده غیب عالم مغیبات
غیب بین
فرهنگ لغت هوشیار