معنی قابل محسوس
قابل محسوس
قابل لمس، محسوس
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با قابل محسوس
قابل منسوخ
قابل منسوخ
قابِل فَسخ، قابِلِ لَغو
دیکشنری اردو به فارسی