معنی قابل تطبیق
قابل تطبیق
انعطاف پذیر، قابل اجرا
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با قابل تطبیق
قابل تشبیه
قابل تشبیه
آمایش پذیر سنجیدنی
فرهنگ لغت هوشیار
قابل تصدیق
قابل تصدیق
قابِلِ تایید
دیکشنری اردو به فارسی